انفال و دانشجویان شهید کُردستان
سلام و درود بر هر چه کُرد و سنندجی است – درود بر شرف و ناموستان – درود بر دلاورمردیتان – درود بر شهر شهید همیشه زنده ابراهیم لطف اللهی و خانم شهین باوفا و ... – درود بر مظهر وفاداری و کردیتتان – درود بر بهترین مردمان این سرزمین- درود بر تفکرات دمکراتیک مردمانتان- درود بر تلاش و پایداریتان – سر تعظیم به سوی بارگاه مقدس فکریتان می نهیم و آرزوی سرفرازیتان را برایتان خواهانم. ما به نوبه ی خود شهید شدن ابراهیم عزیز را هم به شما و خانواده ی محترمشان و تمام مردم کُردستان تسلیت عرض می نماییم. برادران کٍردم تو را خدا در مورد مظلومیتهای شهیدان همیشه زنده ی انفال و نیز دانشجویان شهید کُردستان شعر بنویسید که می توانم قسم بخورم به غیر از اینها اصلاً واژه ی شهید در قرآن و میان مردمان جهان مفهومی ندارد. زمانی که من و خانمم برای اولین بار جنایات صدام وحشی و خوک صفت را بر روی صفحه ی ماهواره ها دیدیم یک لحظه لرزیدیم و در گوشه ای از منزل ویرانه ی خود نشستیم و یک ساعت تمام زار زارگریستیم، خدایا چه شب اندوهناکی بود حتی فرزند سه ساله مان هم چند ساعت شروع به گریه کردن کرد، من واقعاً نمی دانستم شهید به چه معنی است؛ خیال می کردم شهید همان شهیدان جبهه و پیامبر ( ص ) و اصحابه ها و امام حسین ( ع ) و یارانش و ... می باشد ولی نه- اینها همان شهیدان واقعی هستند که چقدر بی گناه و معصوم ( مظلومتر از آن نه در خاک خودشان « کُردستان » ) بدون کفن و قبر و مزاری به سوی پروردگارشان شتافتند، مطمئنم در قیامت تمام شهیدان جهان در برابر این شهیدان سر تعظیم خواهند نهاد، من و خانمم واقعاً حالا تعریف زیبای واژه ی « شهید » را می دانیم. شهیدی که ... بغض گلویم را گرفته است نمی دانم چه بنویسم ... خدایا ... من احساس می کنم واژه ی « شهید » هم نمی تواند نهایت مظلومیت و معصومیت و مقدس بودن روح و روان آنها را بیان کند فقط خدا می داند آنها چقدر مظلوم و پاک و مقدس بوده اند و....